فریادم را قورت داده ام
از چشم هایم معلوم نیست؟
فریادم را قورت داده ام و از
چشم هایم دارد میزند بیرون
آخرین فریادی که زدم، به دهانم چسب نزدند
فقط دست
هایم را بستند
و بردند جایی که کسی نشنود
فریادم را
پشت میله ها و زیر
فشار برق و اجبار قرص
همه ی فریاد هایم را قورت دادم
چون با فریاد هایم مرا
به داخل شهر راه نمیدادند
و باید همانطور تا آخر عمر پشت میله ها فریاد میزدم
و حالا چشم هایم درد میکنند